لبـــــــــانم را میدوزم
مبــادا بگویم "دوســـــــتت دارم "
که هر بار گفتـــــم ،
تَنــــــــــــهایی ام بزرگتر شد ....
آرزو کـَـردم فـَــرامـــوشَـــت کنــَـــم امــا نـَشـــد !
طـَـرح لَبخَنــدت رو خـاموشِش کنَـم امــا نـَشـــد !
خـــواستــَـم یـادَت نَباشـَـم روز و شـب
دل بـــه دریــــاهــــا زَدم امـــا نـَشــــد !
تو چه رازی در میانِ خنده هایَت داشتی؟
با هزاران معجزه دِل کَنـدَنم امـا نـَشـــد !
طَعمِ تو شیرین ترین را بَر لَبانم کام داد
با هَمه تَلخیِ دنیا بی اَثر امـا نَـشـــد !
جـانِ مَن ! تـَرفَنـــدِ چَشمـانِ تـو چیست؟
هَر چه کَردم تا نَبینَم بـاز هم امـا نـشــد !
لـَحظـــه لـَحظـــه دَر نـَفـس دَرگیــــــرِتــــــَم
خواستم هَر لَحظه بیرونَت کُنَم امـا نـَشــد !
دَر میـانِ جانِ مــاصــی رِخنــه کَردی خـوبِ مَن
خواستَم جانَم بِگیرَم!خواستَم ... امـا نَـشــد !
عشقم تنهام.......
به ورود ممنوع دلم برخوردی ........
لطفا صبر کن.......
تنهام نذار.......
لب دریا نشسته بودم پرنده عشق امدو گفتبرای دوستت نامه ای بنویسگفتم قلم ندارمگفت از پرم بگیر/گفتم جوهر ندارمگفت از خونم بگیر /گفتم ورق ندارمگفت روی سینه ام بنویس:با تمام وجودم نوشتم دوســـــــــــــتتــــــــــــــدارم
شاگرد از استاد پرسید عشق یعنی چی ؟
استاد به شاگرد گفت برو به گندم زار و پرپشت ترین خوشه را بیار
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت:
استاد پرسید: چه آوردی ؟
با حسرت جواب داد:هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به
امید پیداكردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم.
استاد گفت: عشق یعنی همین...!
شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست ؟
استاد به سخن آمد كه : به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش
كه باز هم نمی توانی به عقب برگردی...
شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهی با درختی برگشت .
استاد پرسید كه شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین
درخت بلندی را كه دیدم، انتخاب كردم. ترسیدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالی
برگردم .
استاد باز گفت: ازدواج هم یعنی همین...!
و این است فرق عشق و ازدواج
یادت باشه عزیزم،دوست دارم همیشه
تو گفتی با نور عشق،زندگی زیبا میشه یادت باشه دلم رو به دست تو سپردم این عشق اسمونی رو هرگز ازیاد نبردم یادت باشه که عشقم ازروی بچه گی نیست دوست دارم می دونی ازروی سادگیم نیست یادت باشه که گاهی فکر شقایق باشی برای من که عاشقم یه یار عاشق باشی یادت باشه همیشه کنار من بمونی کنار تو خوشبختم دلم می خواد بدونی یادت باشه که می خوام برای تو بمونم تا همیشه تا ابد ازتو بگم وازتوبخونم یادت باشه که باتوهمیشه صادقم من اگه برات می میرم بدون که عاشقم من یادت باشه دلم رو هرگز به بازی نگیری دست منو که عاشقم به گرمی عشق بگیری یادت نره که گفتم دوست دارم عزیزم بهار عاشقیمونو به زیر پات می ریزم
آخــــــــــرش اینـــــــــه : « ... تــــــــمام قصـــــــه های عاشــــــقانه را ، اینگـــــونه را به گــــــوشمان خوانــــده اند ... » تلــــــــــخ ، جدایــــــــی فکــــــــر میکنــــــــی ، میشـــــــــه عوضـــــــــش کـــــــــرد ؟؟؟
سلامتی اونایی که
درد دل همه رو گوش میدن
اما معلوم نیس خودشون کجا درد دل میکنن . . .
بعضی چیزها را " باید " بنویسم
نه برای اینکه همه " بخونن " و بگن " عالیه "
برای اینکه " خفه شم "
همین !!
یه وقتــــــایی هست که جواب همه نگرانیـــات و دلتنگیات
میشــه یه جمله
که میكوبن تو صورتــــت
"بهم گیر نـــــــده، حوصله ندارم ".......!
گاهــــی هیـــچ کــــس را نــداشــتـ ـه بـــاشـــی بهتــــر است
داشتــــن بعضــــی هـــا
تنهاترت مـــی کــنــد . .
آه نوشت: دیوار ترک خورده، همان خاک است!
لطفا تکیه ندهید.
آهن می پوسد من که خاک بودم جای خود
زندگی من در همان دوران کودکی به پایان رسید
برای خودت زندگی کن،
.
کسی که تورا دوست داشته باشد،باتومیماند
برای داشتنت میجنگد.....
امااگردوستت نداشته باشد،،به بهانه ای میرود
قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی
کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن .
از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من گذر کردم
اشکهایی را بریز که من ریختم
دردها و خوشیهای من را تجربه کن
سالهایی را بگذران که من گذراندم...
روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم
دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن
همانطور که من انجام دادم ...
بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی....
همیشه نمی شود
زد به بی خیالی و گفت:
تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم...
یک وقت هایی
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...
کم می اوری
دل وامانده ات
یک نفر را می خواهد!
حرف دلم تقدیم به ....
روزی که دیدمت آرام خندیدم
به خود گفتم:زندگی
زیبا بود...
آه...
... ولی افسوس او مرا هرگز ندید
حتی پرپر شدنم را در جلوی پاهانش
روزی که رفت من هم رفتم
او به دوام و من به فنا
کاش هرگز او را نمیدیدم کاش
روزی که دیدمش دنیا آبی بود
زیبا بود
مثل خواب
مثل برف
مثل باران
ولی رفتنی...
اما حال دنیا سیاه است
مثل کابوس
مثل سرما
مثل شب
ولی تا کی؟
کاش هرگز نمیدیدمت کاش
˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ زندگی
کلاهت را به هوا بینداز
که من دیگر
جان بازی کردن ندارم.
تو بردی
این روزها دلم اصرار دارد
فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش
ندارد!!!
این روزها من . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود .
˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙
تا حالا شده چشمات پر از اقیانوس اشک باشه اما نتونی جاریش کنی؟
تا حالا شده یه دنیا حرف کنج دلت سنگینی کنه و قلبت از سنگینیش تیر بکشه!!
اما نتونی به کسی بگی ؟
تا حالا شده یه تلنبار بغض بیخ گلوت گیر کرده باشه و از تیزیش احساس خفگی کنی
اما مجبور باشی جلوشو بگیری تا نترکه!!!
آره...؟!؟!
حال این روزهای من اینگونست..!
(¯`v´¯)
`*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
**** ****
***____*** ***__ ***
***________****_______***
***__________**_________***
***_____________________***
***_____________________***
***________________***
***_________________***
***_______________***
***___________***
***_______***
***___***
*****
***
• تنهـــــــــــاییم عمیق است
دیگر دست هیچکس به آن نمی رسد!
که بخواهد از تنهــــــــــــــــــایی
درم آورد... •
آدم وقتی عاشق شد ... حتی يه لحظه هم عشقش رو نميذاره و بره اگه اين كارو كرد ... اون عشق نيست آدم وقتی عاشق شد ... چشمش خود به خود روی همه بسته ميشه اگه نشد ... اون عشق نيست آدم وقتی عاشق شد... فقط صلاح و خوبيه عشقش رو ميخواد اگه غير از اين بود ... اون عشق نيست آدم وقتی عاشق شد ... يه لحظه نميتونه غم عشقش رو ببينه و آروم بگيره اگه غير از اين شد ... اون عشق نيست آدم وقتي عاشق شد ... نميتونه با بهونه هاي بيخودي عشقش رو ترك كنه چون تو عاشقي هيچ بهونه اي پذيرفتني نيست عشق من برگرد که چشمام هنوز در انتظاره برای دیدن تو
دفتر عشـــق كه بسته شـد
ديـدگه منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پايه تو حــروم شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوري تو كارتو مونـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتي مي گفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازي عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاريكـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم
دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقــــت بود
بشنواين التماسرو
**********
*********
*******
******
با تموم بی صدایی , تو غروب آشنایی
من می مونم تک و تنها ,می گم از غم جدایی
من پر از حس حضورم,تا تو هستی در کنارم
هر کجایی که تو باشی, غم دنیا رو ندارم
عشق تو رنگ بهاره,رنگ چشم های ستاره
روی صفحه ی دل من ,نقش عشقت یادگاره
عشق تو پاک و نجیبه,عشق تو رنگین کمونه
توی کوچه سار قلبم,مثه یک رویا می مونه
واسه دیدن نگاهت,کنار جاده می نشینم
آرزومه که یه روزی,گل عشقت رو بچینم
عاشق عاشق تر
نبود در تار و پودش ديد گفت عاشقي عاشقه
@@@@@@@@ نبودش @@@@@@@@@@
امشب همه جا حرف از آسمون و مهتابه ، تموم خونه ديدار اين خونه
فقط خوابه ، تو كه رفتي هواي خونه تب داره ،داره از درو ديوارش غم
عشق تو مي باره،دارم مي ميرم از بس غصه خوردم،بيا بر گرد تا ازعشقت
نمردم،همون كه فكرنمي كردي نمونده پيشت،ديدي رفت ودل ماروسوزوندش
حيات خونه دل مي گه درخت هاهمه خاموشن،به جاي كفتروگنجشك كلاغاي
سياه پوشن ،چراغ خونه خوابيده توي دنياي خاموشي،ديگه ساعت رو
طاقچه شده كارش فراموشي ، شده كارش فراموشي ، ديگه بارون نمي
باره اگر چه ابر سياه ، تو كه نيستي توي اين خونه،ديگه آشفته
بازاريست ، تموم گل ها خشكيدن مثل خار بيابون ها، ديگه از
رنگ و رو رفته ، كوچه و خيابون ها ،،، من گفتم و يارم گفت
گفتيم و سفر كرديم،از دشت شقايق ها،با عشق گذركرديم
گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداري، عشقو
به فراموشي ،چند روزه تو مي سپاري
گفتم كه تو مي دوني،سرخاك
تو مي ميرم ، ولي
تا لحظه مردن
نمي گيرم
دل از
تو
♥♥♥ وقتی کسی رو دوس داری،حاضری جون فداش کنی♥♥♥
♥♥♥حاضری دنیارو بدی،فقط یه بار نیگاش کنی♥♥♥
♥♥♥به خاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی♥♥♥
♥♥♥رو همه چی خط بکشی،حتّی رو برگ زندگی♥♥♥
♥♥♥وقتی کسی تو قلبته،حاضری دنیا بد بشه♥♥♥
♥♥♥فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه♥♥♥
♥♥♥ قید تموم دنیارو به خاطرِ اون می زنی♥♥♥
♥♥♥خیلی چیزارو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی♥♥♥
♂♥♀چقدر دلم می خواست یه شب منو تو تنها میشدیم ♂♥♀
♂♥♀انقدر کوچیک بود دنیا که منو تو توش جا می شدیم ♂♥♀
♂♥♀لیلی یه شب جراتشو میداد امانت دست تو ♂♥♀
♂♥♀اون وقت ما تا اخر عمر راهی صحرا میشدیم ♂♥♀
♂♥♀اگر ما اونجوری بودیم نیاز به قایقی نبود ♂♥♀
♂♥♀اروم سوار موجای بلند دریا میشدیم ♂♥♀
♂♥♀همه میگن که اسمون خم شده زیربارعشق♂♥♀
♂♥♀اونکه چیزی نیست! ♂♥♀
♂♥♀ واسه هم خم میشدیم ....تا میشدیم .....♂♥♀
♂♥♀اگر یکی دلش نخواد پاییز تموم شه وبره ♂♥♀
♂♥♀تا ته دنیا واسه اون شب شب یلدا میشدیم ♂♥♀
♂♥♀چقدر دلم می خواست همه حرفامون رو بخونن ♂♥♀
♂♥♀مثال عاشقا واسه تموم دنیا میشدیم ♂♥♀
♂♥♀چقدر دلم می خواست دیگه من وتو در میون نبود ♂♥♀
♂♥♀همدیگرومی بوسیدیم وتا ابد ما میشدیم ♂♥♀
♂♥♀تقویم های ما اگر امروز رو خیلی دوست نداشت ♂♥♀
♂♥♀چشمامونو می بستیمو فردا سحر پا میشدیم ♂♥♀
♂♥♀چقدر دلم می خواست دلت پیشه یکی دیگه نبود ♂♥♀
♂♥♀حتی اگه یه مدتی تنهای تنها می شدیم ♂♥♀
♂♥♀باشه برو نداشتن حوصله رو بهانه کن ♂♥♀
♂♥♀ما هموناییم که پیش ادما رسوا می شدیم ♂♥♀
♂♥♀تجربه ی اومدنت یه درده مثله رفتنت ♂♥♀
♂♥♀کاش واسه هم معجزه ی روزمبادا می شدیم ♂♥♀
♂♥♀بزار اینو اخره سری یدونه ارزو کنم ♂♥♀
♂♥♀کاشکی باهم عاشق .فقط تورویامیشدیم ♂♥♀
دفتر عشـــق كه بسته شـد
دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونیكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوری تو كار تو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
برای فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتی میگفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازی عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نمیكنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاریكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم
دوسـت ندارم چشمای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تیر خـــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقـــت بود
بشنواین التماس رو
ــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــ
ـــــــــــ
ـــــــ