❤❤❤دلم گرفته❤❤❤
❤وقتی قرار شد من بیقرار تو باشم، ناگهان تو تنها قرار زندگی ام شدی!..❤

تَلخــــے ِ اَلكُل و بـِــﮧ جون میخرم فقط بـِخاطرِ اینكـِــﮧ مُوقع ِخوردنَش بـِگم:میزَنَم بـِسَلامَتـــــے ِ كَســـــے كِــــﮧهیچوقت نَفهمید چـِقدردوستـَــــــشْ دارَم....
ﺩﻟــــﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺳـــﻮﺧﺖ
ﻭﻗﺘـــﯽ
ﺻﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩﯼ ...
ﺷﻤﺎ

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 17:3 | مهزیار |

                                                                                                                                                            

سلامتی دختری که عاشق پاهای پیاده عشقش بود چون ماشین نداشت ،
سلامتی دختری که با عشقش رفت رستوران دونگه غذا شو داد تا جیب عشقش خالی نشه ،
سلامتی دختری که اگه هر جا بدونه عشقش رفت جای خالی شو کنارش حس کرد ،
سلامتی دختری که دنباله ماشین ، ملک پدری و قیافه عشقش نبود ،
سلامتی دختری که در هر شرایطی عشقشو تنها نذاشت ،
... سلامتی دختری که عشقشو وسیله ندید برای بازی ،
سلامتی دختری که رو عشقش حساس بود ،
سلامتی دختری که با لبخند عشقش دل گرم می شد

 

 

 

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 16:57 | مهزیار |

 

همیشـــه نمـــے شود خود را زد به بـــے خیـــالـــے و گفــــت :
تنهــــا آمده ام ؛ تنهـــا مـــیروم ...
یڪــ وقـــت هــایـــے !
شایـــد حتـــــے براے ساعتـــے یا دقیــقه اے ؛
ڪــم مــی آورے ...
... دل وامانـــده ات یــڪــ نفـــر را مـــــے خواهــد !
ڪـــــﮧ تـــا بینهـــــ ـایـــتـــ
عاشقانهـ دوستـــَش دارے ... !!!

 

 

 

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 16:46 | مهزیار |

به سراغ مـــن اگر می آیی
تنــد و آهســته چه فرقی دارد؟
تــــــو به هر جور دلت خواست بـــــیا !
مثل سهراب دگر ، جنس تنهایی من "چینــی نیست"، که ترک بردارد
مثل آهــــن شده است ،
تـــــو فقط . . . . زود بیا

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 16:42 | مهزیار |

دیدن عکست تمام سهم من است
از "تو "
آن را هم جیره بندی کرده ام
تا مبادا
توقعش زیاد شود!!
دل است دیگر . . .
ممکن است فردا خودت را از من بخواهد!!!


سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 16:39 | مهزیار |

انصاف نیست که دنیا آنقدر کوچک باشد


که آدم های تکراری را روزی صد بار ببینم...


و آنقدربزرگ باشد....که نتوانم تورا حتی یک بار ببینم!!!

 

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 16:33 | مهزیار |

دلت که تنگِ یک نفر باشد...
خودِ خدا هم بیاید تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموش کنی!
فایده ندارد...
تو دلت تنگ است...
دلت برای همان یک نفر تنگ است...
... ... ...............تا نیاید...
تا نباشد...
هیچ چیز درست نمیشود

 

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 16:28 | مهزیار |

دلم گرفته از آدمایی که میگن دوستت دارم اما معنیشو نمیدونن، از آدمایی که میخوان ماله اونا باشی اما خودشون مال تو نیستن، از اونایی که زیر بارون
برات میمیرن، وقتی آفتاب میشه همه چیز یادشون میره!.

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 16:22 | مهزیار |

ای خدا جونم!!
امشب خیلی دلم گرفته...
خیلی داغونم امشب...
چرا همیشه اونایی که میگن عاشتم...
میگن دیوونتم...
میگن بدون تو میمیرم...
میگن تو همه ی دنیامی..نفسهامی..
گلمی.. گلکمی..
اینجوری یه دفعه..یهویی.. میرن
غیب میشن...نیست میشن...؟؟؟؟؟؟
... و تو میمونی و یه عالمه سوالهای بی جواب...
یه دنیا چراهایی که بی پاسخ میمونن...
و یه دنیا کابوس تنهایی.....!!
 




سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 15:45 | مهزیار |

آدم خوب قصه های من !


دلتنگت شده ام


حجمش را میخواهی؟!


خـــدا را تصور کن !

 

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 15:39 | مهزیار |

هیچگاه نتوانستم حرف دلم را دردم را برایت بازگو کنم فقط به این دلیل که لحظه با تو بودن برایم با ارزش تر از این بود که با گریه بخواهم قلب نازنینت رو برنجونم من هیچگاه در ذهنم هم تصور اینکه بخواهم ناراحت ببینمت را نداشتم همیشه می گفتم زیباترین... زندگی را با او خواهم داشت زیباترین لحظه ها را درکنار هم به نظاره خواهیم نشست من آرزو داشتم ولی اون روز که خدا واسه هرکی یه فرشته گذاشت که سرنوشت هر کسی رو بنویسن فرشته اقبال من بی سواد بود وخطی به بلندای عمق غم برایم حک کردو پر زدو به خدا گفت برایش غم نوشتم.
 

 

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 15:34 | مهزیار |

از این پس تنها ادامه می دهم !!

در زیر باران حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم

میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم....
...
باران نبار !!

باران نبار من نه چتر دارم نه یار........
 
سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, | 15:14 | مهزیار |

گریه را اگر می شد کُشت
می کشتم
که تو آنقدر نخندی به چشمان خیس من !
و من
... نکوبم سرم را به دیوار سادگی مُدام
... که چرا عاشقت شدم ؟
چرا ؟!
 

یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, | 21:57 | مهزیار |

بگو کجای زندگی‌ِ توام...
فقط یه جور بگو سر در بیارم..
خودت بهتر می‌دانی
جغرافیای من فقط در حدِ آغوش توست...



یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, | 21:40 | مهزیار |

غرق شدن همیشه تو آب نیست...

تو غصه نیست...

تو خیال نیست...

... آدم دوست داره گاهی تو یه آغوش غرق

بشه...!!

آغوش عشقش ♥

 

یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, | 21:30 | مهزیار |

 
چه اشتباه بزرگیست !
 

 تـلــخ کردن زندگیمان

برای کسی که در دوری ما  

  شیرینترین لحظات زندگیش را سپری می کند

 


 

بـا مـن بمــان ...

آنان که رفتنشان را طاقت آوردم

 تــــو "

نـبـودنــد....

دیشب که باران آمد … میخواستم سراغت را بگیرم …

 اما خوب میدانستم این بار هم که پیدایت کنم ،

 باز زیر چتر دیگرانی . . .

مــــن چرک نویس احساسات تو نیستمــــ !

 

 ـــ“دوستـت دارم”ـــ هایت راــــ

جـــای دیگری تمرین کنـــ !

 

 

شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, | 13:53 | مهزیار |

به هر سو که مینگرم سراب میبینــــــم خاطرات خیـــسم رو بی آب میبیــــنـــم گلویم خشک شد از بس هق هق کنان، گفتم که عزیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم دوســـــتت دارم و بی تو می میــــــــــــرم

گفتي بمون با تو موندم
گفتي بخون از تو خوندم
گفتي تنهام تو اين دنيا
تنهايي رو از تو روندم
با تو موندم از تو خوندم
تنهايي رو از تو روندم
بازي كردي با دل من
ميدونستم اما موندم

 

 

 

شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, | 13:41 | مهزیار |

دختره از پسره پرسید من خوشگلم؟

گفت نه

گفت دوستم داری؟

گفت نوچ

گفت اگه بمیرم برام گریه میکنی؟

گفت اصلا

دختره چشماش پر از اشک شد، هیچی نگفت....

پسره بغلش کرد و بوسیدش گفت:

تو خوشگل نیستی
زیبا ترین هستی

تورودوست ندارم
چون عاشقتم

اگه تو بمیری برات گریه نمیکنم
چون من هم می میرم

شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, | 13:33 | مهزیار |




                   


             ♥





           


                     

                     

♥             
چـقـدر خـوبـه

یـکـی بـاشـه

یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه


سـرتـو بـزاری روی سـیـنـش

آرومـت کـنـه

حـُرم نـفـس هـاش تـنـت ُ داغ کـنـه

عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه

چـقـدر خـوبـه

چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه


غـصـه نـخـوری هـا

من کــ ـــنـــ ـــارتـــــــ ـــــــــم....

شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, | 13:31 | مهزیار |

نقـش یـــک درخــت خشک را

در زنـدگی بازی میکـنم

نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم

یا هیزم شکن پـیــر...!!

شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, | 13:21 | مهزیار |

دیشب خدارو دیدم...

گوشه ای آرام میگریست...
من هم کنارش رفتم و گریستم...
هر دو یک درد داشتیم ...
... " آدم ها...."
عجب از آدمایی، که نشانه‌هایت را می‌بینند و انکارت می‌کند ...
و عجب از تو که انکارشان را میبینی و مهربانی میکنی
 

 

جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, | 21:51 | مهزیار |

هنگامی که دل کسی را میشکنی

صدای شکستنش را به خاطر بسپار...

تا هنگامی که دلت را شکستند
...
رو به آسمان فریاد نزنی

خدایا!!به کدامین گناه....!.....

جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, | 21:44 | مهزیار |